مظلومیت علی
حدیث 65
...فایکم یبایعنی علی ان یکون اخی وصاحبی ووارثی فلم یقم الیه احد فقمت {علی علیه السلام }الیه وکنت اصغر القوم فقال اجلس ...ضرب النبی(صلی الله علیه و سلم )بیده علی یدی ثم قال انت اخی و صاحبی ووارثی...
{اولین روز دعوت عمومی اسلام} ...پیامبر فرمود هر کدام از شما که با من بیعت برادر ومصاحب و وارث من خواهد بود.و من {علی علیه السلام }بپا خواستم در حالی که کم سن ترین آنها بودم ...پیامبر فرمود تو برادر ومصاحب و وارث منی...
حدیث 72
قال رسول الله(صلی الله علیه و سلم )اما انت یا علی فصفیی و امینی
پیامبر فرمود اما تو ای علی برگزیده و امین من هستی.
حدیث 78
لما رجع رسول الله(صلی الله علیه و سلم ) عن حجة الوداع ونزل غدیر خم ...ثم قال کانی قددعیت فاجبت انی ترکت فیکم الثقلین احدهما اکبر من الاخر کتاب الله و عترتی اهل بیتی فنظروا کیف تخلفونی فیها فانهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض ثم قال ان الله مولای وانا ولی کل مومن ثم اخذ بید علی فقال من کنت ولیه فهذا ولیه اللهم وال من والاهو عاد من عاداه .
در بازگشت از آخرین حج در غدیر خم پیامبر فرمود وفات من نزدیک است بین شما دو چیز گرانبها به جا می گذارم کتاب خدا و عترتم اهل بیتم ببینید بعد از من با آنها چگونه رفتار می کنید که این دو از هم جدای ناپذیرند خدا ولی من است ومن ولی هر مومنی هستم هر کس من ولی اویم علی ولی اوست خدایا هر کس او را دوست دارد دوست بدار و هر کس او را دشمن دارد دشمنش بدار.
حدیث 79و80
...من کنت ولیه فهذا ولیه...
حدیث 81و82و83و84و85و86و87و92و93و94و95و96و98و99
...من کنت مولاه فعلی مولاه ...
حدیث 88
ان علیا منی وانا منه و هو ولی کل مومن بعدی
علی از من است و من از اویم و او ولی هر مومنی بعد از من می باشد
حدیث 89
ان علیا منی وانا منه وهذا ولیکم بعدی علی از من است و من از اویم و او ولی هر مومنی بعد از من می باشد
حدیث 90
سمعت رسول الله (صلی الله علیه و سلم )یقول من سب علیا فقد سبنی
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم )فرمودند : هرکس به علی دشنام دهد من دشنام داده است.
حدیث 100و101
قال علی {علیه السلام }...لعهد النبی الامی (صلی الله علیه و سلم ) الی {ان }لا یحبنی الا مومن ولا یبغضنی الا منافق
علی علیه السلام :پیامبر به من فرمودند که جز مومن کسی مرا دوست نخواهد داشت و جز منافق کسی کینه مرا نخواهد داشت.
حدیث 110
استاذن ابوبکر علی النبی (صلی الله علیه و سلم )فسمع صوت عائشة عالیا هی تقول و الله لقد علمت ان علیا احب الیک من ابی فاهوی الیه ابوبکر لیلطمها و قال یا ابنةفلانة اراک ترفعین صوتک علی رسول الله (صلی الله علیه و سلم )فامسکه رسول الله (صلی الله علیه و سلم )و خرج ابوبکر مغضبا...
ابوبکر از پیامبر اجازه ورود خواست در هنگام صدای دخترش عائشه را شنید که بر سر پیامبر فریاد می زند که به خدا سوگند می دانم که علی نزد تو محبوب تر از پدر من است .ابوبکر هجوم برد که به دخترش ضربه بزند ولی پیامبر مانع شد و ابوبکر با عصبانیت خارج شد...
حدیث 111و112
قالت {عائشة}ما رایت رجلا احب الی رسول الله (صلی الله علیه و سلم )منه{علی}ولا امراة احب الی رسول الله(صلی الله علیه و سلم )من امراته .
عائشة گفت مرد و زنی رامحبوب تر از علی وهمسرش نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم )ندیدم.
حدیث 123
خطب ابوبکر و عمر فاطمة فقال رسول الله(صلی الله علیه و سلم )انها صغیرة فخطبها علی فزوجها منه.
ابوبکر و عمر از حضرت فاطمه( سلام الله علیها )خواستگاری کردند پیامبر فرمود دخترم کوچک است سپس علی علیه السلام خواستگاری کرد پس دخترش را به عقد او در آورد.
حدیث127و128
قالت {فاطمة}اخبرنی رسول الله(صلی الله علیه و سلم )...انی سیدة نساء اهل الجنة بعد مریم بنت عمران ...
حضرت فاطمه( سلام الله علیها )فرمودند پیامبر به من خبر داد که من سرور بانوان اهل بهشتم البته به جز حضرت مریم (سلام الله علیها)...
حدیث 130و140و141و142و143
قال رسول الله(صلی الله علیه و سلم )...فاطمة ابنتی سیدة نساء امتی وان حسنا وحسینا سیدا شباب اهل الجنة.
پیامبر فرمودند دخترم فاطمه سرور بانوان امت من و حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند.
حدیث 133و134و135و136و137
قال رسول الله(صلی الله علیه و سلم )ان فاطمة مضغة(بضعة) منی من اغضبها(آذاها) اغضبنی
پیامبر فرمودند فاطمه پاره تن من است هر چه او را به خشم آورد مرا به خشم می آورد.
حدیث 138و139
...قال رسول الله(صلی الله علیه و سلم )هذان{الحسن و الحسین) ابنای و ابنا ابنتی ...
پیامبر فرمودند حسن وحسین پسران من وپسران دخترم هستند.
حدیث 147و148
... قال رسول الله(صلی الله علیه و سلم )... و ما دعوت لنفسی بشئ الا دعوت لک مثله و دعوت بشئ الا قد استجیب لی او قال اعطیت الا انه قیل لی لا نبی بعدک.
پیامبر فرمود هر چه برای خودم از خدا خواستم برای تو{علی علیه السلام}هم مثلش را خواستم وهر چه خواستم خدا اجابت کرد.یا اینکه پیامبر فرمود به جز یک مورد که به من گفتند بعد از تو پیامبری نیست.
حدیث 155
قالت ام سلمة...لما غداةقبض رسول الله(صلی الله علیه وسلم)فارسل الیه رسول الله (صلی الله علیه وسلم)و کان فی حاجةاظنه بعثه فجعل یقول جاء علی ثلاث مرات .قالت فجاء قبل طلوع الشمس فلما ان جاء عرفنا ان له الیه حاجة فخرجنا من البیت و کنا عدنا رسول الله (صلی الله علیه وسلم)یومئذ فی بیت عائشة فکنت فی آخر من خرج من البیت ثم جلست ادناهن من الباب فاکب علیه علی فکان آخر الناس به عهدا جعل یساره و یناجیه.
ام سلمه :صبح وفات پیامبر حضرت دنبال علی {علیه السلام }فرستادند ظاهرا با او کاری داشت سه بار فرمود علی بیاید .علی {علیه السلام }
قبل از طلوع خورشید آمد وقتی آمد فهمیدیم با هم کاری دارندپس خارج شدیم و ما برای عیادت پیامبر در اطاق عائشه بودیم من آخرین نفری بودم که خارج شدم وکنار همسران پیش در نشستم علی آخرین کسی بود که با پیامبر تماس داشت وپیامبر با راز می گفت و نجوا می کرد.
حدیث 156
فرمی {رسول الله(صلی الله علیه وسلم)}بها{نعله}الی علی {علیه السلام }فقال ان منکم من یقاتل علی تاویل القرآن کما قاتلت علی تنزیله فقال ابوبکر انا قال لا قال عمر انا قال لا قال لا ولکن صاحب النعل.
پیامبر کفشش را به علی داد و فرمود یکی از شما برای تاویل قرآن می جنگد همانطور که من برای نزول قرآن جنگیدم.ابوبکر گفت منم پیامبر فرمود نه عمر گفت منم پیامبر فرمود نه او کسی است که کفش را وصله میزند .
حدیث 168
...فقال عبدالله بن عمرو سمعت رسول الله (صلی الله علیه وسلم)یقول تقتل الفئة الباغیة عمارا .فقال عمرو لمعاویة اتسمع ما یقول هذا فحذفه قال نحن قتلناه ؟انما قتله من جاء به لاتزال داحضا فی بولک.
عبدالله فرزند عمروالعاص گفت از پیامبر شنیدم که گروه ستمگر و سرکش عمار را می کشند .عمرو العاص یه معاویه گفت شنیدی چه گفت معاویه او را پس زد و گفت ما او را کشتیم ؟کسی او را کشته که او را به جنگ آورده است تو ثابت قدم نیستی دایم در بول خود می لغزی.